مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست حافظ |
دلا می نوش و می سوزان بســـــاط هــردو دنیا را
بیـا ساقی که رسوایی نبـــــــــاشد ننـگ رسوا را
همه فخـــرم ز شیــــدایی بسوزاندی به هجـــرانت
چه دردی بود هجــــرانت کشت این جــان شیدا را
ز هفت اقـلیـــم عشق تـــو چنـــــان آتش فرو بارد
که یک اقلیـــم از آن وادی بسوزد هفــــت دریا را
چو شـد دیوار غـــــم بالا ز کـــــوتاهی ما نبــــود
که زیر بار هجـــــرانت شکستی قـــــــامت ما را
بیا ای مرگ و راحت کــــن دل و جان را ز بند غم
بده امــــروز بر جــــــانم کلیــــد گنــــج فـردا را
برای مـــــــرگ می گــــــویند اگر روز مبـــادایی
بدین روزی کـــــه من دارم بگـــو روز مبـادا را
ز یکـدم سوختـــــن چیـزی بجز حسرت نمی ماند
بیا چون شمـع شو صوفی که سوزندت سر و پا را
درود بر مهران نیک سیمای عزیز، دوست هنرمند که همیشه نسبت به بنده لطف دارند. ظاهر جدید و طراحی نمای بالای سایت به لطف و هنر ایشان انجام شد.
لحظه ای که فایل رو برای بنده ارسال کردند و اولین بار دیدم واقعا لذت بخش بود. تا چند لحظه به عکس خیره شدم. صوفی عزیز سپاس
همیشه شاد و همیشه خوش باشید
رخ نامه (فیس بوک ) مهران نیک سیما
فصل پاییز و عاشقانه ها از سفر برگشت ...
مثل هر سال با رسیدنش زندگی من زیر و رو میشه. همه افکار و رویاها از شاخه های خشک مغزم میریزن زمین تا زیر پای لحظه های عمرم خاطره بشن.
حسابی که خرد شدن تا پاییز بعد وقت دارم خرده خاطرات رو جارو کنم و برگ های سالم رو بچینم توی دفتر.
پاییز فصل متفاوت ترین هاست.
متفاوت ترین موسیقی ها؛
متفاوت ترین نگاه ها ؛
متفاوت ترین واژه ها و حرف ها؛
متفاوت ترین قرمز ها !
انار , انگور...
انار که ویار هر ساله عاشق پیشه هاست
ولی وای به این انگور... هر سال به فصلش که میرسم به جوش می افتم.
خوشه انگوری که توی دستم می گیرم هیجان تولد رو حس می کنم
آرام
مهر 91
ارسال مطلب جدید قدری طول کشید. نقل مکان کردیم به شهر جدید و چند تا مساله کاری هم پیش اومد، نشد ! انگار اوضاع داره قدری آروم میشه...یعنی امیدوارم بشه ! شاید هم عوارض پاییزه و بیخیال شدم !شاید !
سه نوازی پایور ، تهرانی و بدیعی
☼☼☼
براي اطلاع از پست هاي جديد از طريق ايميل ، شركت در تالار گفتگو و استفاده از دفعات دانلود نا محدود در سايت ثبت نام كنيد
